زیستقدرت و در کنار آن زیستسیاست، مفهومی است که فوکو از آن برای تحلیل و تشریح حکمرانی مدرن در برابر حکمرانی سنتی استفاده میکند. مفهومی که بتوان در فهم چیستی چندگانه حکمرانی از آن یاری جست.
زیستقدرت و در کنار آن زیستسیاست، مفهومی است که فوکو از آن برای تحلیل و تشریح حکمرانی مدرن در برابر حکمرانی سنتی استفاده میکند. مفهومی که بتوان در فهم چیستی چندگانه حکمرانی از آن یاری جست.
حکومت قانون یکی از مفاهیم کلیدی در حکمرانی دوره مدرن است. حکومت قانون مستلزم آن است که دولت بر مبنای مجموعهای از قوانین عمل کند که به یکسان در مورد همه شهروندان از جمله کارگزاران دولت اِعمال میشوند. بدین ترتیب، حکومت قانون مفهومی هنجاری است به این معنای که دولت را موظف به برابر دانستن همگان در پیشگاه قانون میکند.
دولت معادلی برای واژه state است. واژه اخیر از ریشه لاتین status به معنای شأن و موقعیت گرفته شده و به جایگاه عناصر اصلی سازنده جامعه برای مثال، پادشاه، اشراف و عوام در جوامع قرون میانه اشاره دارد. هنگامی که واژه state و معادلهای آن در قرون میانه به کار میرفتند، درباره نظم حقوقی و موقعیت افراد و نهادها درون قلمرو یک پادشاهی بحث میشد.
فوکو، فیلسوف قدرت است و برای او قدرت ماهیت و ذاتی ندارد. قدرت نزد فوکو سیال است و نمیتوان از چیستی آن سوال کرد. برابر آن چیزی که او برای ما به جا گذاشته، فوکو به جای پرسشهای ذات و واحد، از کثرتها، تفاوتها و چگونگی قدرت در اشکال مختلف آن از جمله حکومتمندی سخن میگوید. انواع گوناگون قدرت نمیتوانند به یک ذات واحد و مشترک فروکاسته شوند؛ بلکه هرکدام نوع مجردی از قدرتاند که در هر تکرار تفاوتی تولید میکنند.
اصطلاح «حکمرانی خوب» به مجموعهای از آرمانها در زمینه سیاستگذاری، تنظیم مقررات و رویهها و اجرای سیاستها اشاره دارد که به حوزههایی چون مشارکت اجتماعی بیشتر، پاسخگویی بهتر، تقویت حکومت قانون و حمایت از حقوق بشر میپردازند. این اصطلاح در دهه 1980 و پس از جنبش «مدیریت عمومی جدید» در اروپا و آمریکای شمالی که سعی داشت فرایندهای فراهم کردن خدمات بخش عمومی را بهبود بخشد، مطرح شد.
حاکمیت سرزمینی (sovereignty) به اقتدار انحصاری یک دولت درون قلمرو آن اشاره دارد. حاکمیت سرزمینی نوعی مشروعیت را برای این اقتدار فراهم میآورد به این معنا که فرد یا دولتی که دارای حاکمیت سرزمینی است میتواند درون مرزهای خود قوانینی را وضع کند یا احکامی را صادر کند و آنها را به اجرا در آورد.
«حکمرانی» معادلی برای واژه governance در زبان فارسی است. ریشه این واژه به فعل kubernaein در یونان باستان باز میگردد. فعل اخیر به معنای «راندن» و «هدایت کردن» است.
ایمیل:
rastaathinktank@gmail.com
آدرس:
خیابان بهشتی، قبل از مفتح، جنب پست پیشتاز، کارخانه نوآوری مهام