به نظر میرسد فردوسی، این بزرگترین سراینده پارسیگو، در این بیت حق مطلب را درباره مفهوم «کارکرد» ادا کرده است؛ مفهومی چندوجهی که در طول تاریخ فلسفه، همواره دستمایه فلسفهورزیِ فیلسوفان بوده است و آنقدر عمیق و پر چالش است که نگذاشته دمی بیاسایند!
–
به نظر میرسد فردوسی، این بزرگترین سراینده پارسیگو، در این بیت حق مطلب را درباره مفهوم «کارکرد» ادا کرده است؛ مفهومی چندوجهی که در طول تاریخ فلسفه، همواره دستمایه فلسفهورزیِ فیلسوفان بوده است و آنقدر عمیق و پر چالش است که نگذاشته دمی بیاسایند!
دیزاین اندیشی از قوه ادراک و از روشهای مورداستفاده دیزاینرها بهره میبرد تا نیازهای مردم را جفت و جور کند با آن چه به لحاظ فنی امکانپذیر است و با آن چه یک استراتژی موفق در تجارت میتواند آن را به ارزش مشتری و فرصت بازار تبدیل کند»؛ در این حین نباید فراموش کرد که «دیزاین اندیشی بیشتر اوقات نیازمند عرقریزی فراوان است».
اجرا و پیادهسازی یک ایده در چهار مرحله مدل هوک، به طراح کمک میکند تا نقاط بالقوهی محصول را در عادتساز بودن (یا نبودن) آن، کشف کند و ایدههایی را که پتانسیل کمی در عادتساز بودن دارند، محدود و نقاط قوت محصولات موجود را تقویت کند.
ایال در این فصل به بررسی نرم افزار انجیل (YouVersion Bible App) میپردازد که چگونه توانسته کاربران را به قلاب بیندازد و عادتساز شود. شرکتی که تنها به دنبال کسب درآمد هنگفت و شهرت نبود، بلکه دنبال بهبود زندگی و معنابخشی به زندگی کاربر بود. این برنامه با نصب بالای صدمیلیون کاربر، پرطرفدارترین نرما فزار انجیلخوانی است.
ما با به کار بردن مدل هوک، میتوانیم رفتار کاربر را تغییر دهیم. تغییر رفتار و شکلدهی عادات، همانطور که میتواند با هدفی خوب انجام بگیرد، برای اهداف ناشایست هم مورد استفاده قرار میگیرد. اما سازندگان محصول هنگام شکلدهی عادت کاربر، چه مسئولیتی دارند؟ چه زمانی میتوانند و رواست که در کاربر اعمال نفوذ کنند؟
مطالعه «تفکر دیزاین» از آن جا برای علوم شناختی جذاب است که این تفکر نوع خاصی از رسیدن به شناخت را پیشنهاد میکند که محقق شدن آن در گرو تعامل میان دیزاینر و پدیدههایی است که در ادبیات این حوزه با عناوین «مسئله» و «راه حل» شناخته میشوند.
دغدغه اصلی «ورگانتی» در این کتاب تنها نوآوری نیست، بلکه «نوآوری دیزاین محور» است.
برای این که یک محصول در روتین زندگی فرد وارد و عادتساز شود، باید کاربر روی آن محصول سرمایهگذاری کند. هر چه کاربران، زمان و تلاش بیشتری را روی یک محصول یا خدمت سرمایهگذاری کنند، آن را بیشتر ارزشگذاری میکنند.
در مرحله پاداش متغیر، با حل یک مشکل، به کاربر پاداش داده میشود و همین، انگیزه عمل در مرحله قبل را تقویت میکند. ایال برای درک بهتر اهمیت پاداشهای متغیر، ما را به سفری در مغز دعوت میکند.
برای شروع یک عمل، انجام دادن (doing) باید آسانتر از فکر کردن (thinking) باشد. چرا که برای انجام یک عمل، هر چه تلاش فکری بیشتری صرف کنیم، احتمال شکل گیری عادت کمتر میشود.
ما زمانی رفتاری را انجام میدهیم که محرک، انگیزه کافی و توانایی لازم را برای انجام عمل داشته باشیم. اگر هر کدام از این عوامل حضور نداشته باشند، یا به میزان کافی موجود نباشند، رفتاری شکل نمیگیرد.
عادتها تحت تاثیر محرکها در طول زمان ساخته میشوند. برای درک بهتر، بیایید روند شکل گیری مروارید را بررسی کنیم. ورود یک دانه کوچک شن یا یک انگل ناخوشایند به درون صدف، باعث تحریک سیستم صدف میشود و بنابراین شروع میکند به لایههایی درخشان ساختن، تا این مهاجم را بپوشاند. عادتهای ما مانند مروارید هستند؛ به بستری نیاز دارند تا روی آن ساخته شوند. این محرکها هستند که بستر و مبنا را برای تغییر رفتار و شکل گیری عادت فراهم میکنند و ما را به سمت عمل سوق میدهند.
ایمیل:
rastaathinktank@gmail.com
آدرس:
خیابان بهشتی، قبل از مفتح، جنب پست پیشتاز، کارخانه نوآوری مهام