حکمرانی و حکمرانی شبانی از منظر فوکو

فهرست مطالب

مدخل‌هایی به حکمرانی

فائزه حسین‌زادگان

فوکو، فیلسوف قدرت است و برای او قدرت ماهیت و ذاتی ندارد. قدرت نزد فوکو سیال است و نمی‌توان از چیستی آن سوال کرد. برابر آن‌ چیزی که او برای ما به جا گذاشته، فوکو به جای پرسش‌های ذات و واحد، از کثرت‌ها، تفاوت‌ها و چگونگی قدرت در اشکال مختلف آن از جمله حکومت‌مندی سخن می‌گوید. انواع گوناگون قدرت نمی‌توانند به یک ذات واحد و مشترک فروکاسته شوند؛ بلکه هرکدام نوع مجردی از قدرت‌اند که در هر تکرار تفاوتی تولید می‌کنند.

حکمرانی از منظر فوکو نوعی از قدرت است که مرزهای خود را فراتر از حوزه محدود «سیاست» تعریف کرده‌ است. در حکمرانی بستری از روابط رفت و برگشتی متکثر و ناهمگن قدرت شکل می‌گیرد به نحوی که ابژه‌ی خود را نه یک قلمرو مشخص و یگانه، بلکه کثرتی از موجودات زنده قرار دهد. شاید مهم‌ترین نکته فوکو درباره این مفهوم این باشد که برای او ابژه یا «متعلق» حکمرانی نه یک قلمرو بلکه افراد، گروه‌ها هستند. فوکو خاستگاه این برداشت به‌ خصوص از حکمرانی را، نوعی از حکمرانی ریشه‌دار در مسیحیت می‌داند که هدفش حکمرانی مداوم و بی‌وقفه بر موجودات زنده و ارشاد و تمشیت کردار آن‌ها بود که فوکو از آن با نام «حکمرانی یا ارشاد شبانی» یاد می‌کند. هدف حکمرانی شبانی از این اعمال ولایت بر افراد، نیل به رستگاری، شرع و حقیقت بود. قدرتِ حکمرانی شبانی مهربان و دلسوز است و بر کثرتی در حرکت اعمال می‌شود؛ بنابراین این‌طور معنا می‌شود که قدرتی است که در برابر مسئولیتی که بر دوش شبان قرار گرفته‌ است، از این رو وظیفه دارد گله را به سوی رستگاری پیش ببرد. شبان نگهبان گله است نه به عنوان سلطانی قدرقدرت، بلکه در مقام پدری مهربان و فداکار.

مهم‌ترین ویژگی حکومت شبانی قاعده «همه و یکی» است؛ این‌که شبان خود را نه تنها مسئول مراقبت از کل گله، بلکه مسئول دلسوزی نسبت به تک تک گوسفندان می‌داند و دقیقا همین‌ ویژگی مضاعف است که این نوع از حکمرانی را تبدیل به بنیان محکم‌تری برای بنای کار اداره‌ی گروه‌ها و جمعیت‌ها در دوران مدرن می‌کند. قدرتی توزیعی، متقابل و فردی. این نوع از قدرت شبکه فراگیری از فرمان‌بری را تشکیل می‌دهد که هم‌زمان تمامیت‌بخش و فردیت‌بخش است. نبردهای قدرت نیز در بدنه همین حکمرانی شبانی تداوم می‌یابند. هر گونه مقاومت، مبارزه و تخطی در برابر قدرت همین‌جا شکل‌ می‌گیرد.

روندهای خاص بر حکمرانی شبانی، قدرتی را در جامعه مدرن بر می‌سازد که تمام جامعه را در بر می‌گیرد. به عقیده فوکو، خصلت «همه و یکی» ویژگی مشترک حکمرانی شبانی و حکمرانی‌های متکی بر مصلحت دولت‌ مانند لیبرالیسم و نئولیبرالیسم است. دولت مدرن سرانجام توانست آزادی شهروندان و زندگی و تمشیت زندگی توسط سوژه آزاد اخلاقی را با جای دادن همه افراد در یک زندگی سودمند و اقتصاد سود بنیاد، ابژه خود قرار دهد (فوکو، ۱۳۹۹: ۱۹)؛ چرا که اقتصاد همان نهادی است که می‌تواند سعادت فردی و و زورمندی دولت را به خوبی با یک‌دیگر تلفیق کند.

در نتیجه، قدرت به کمک اقتصاد سیاسی، از حالت قدرت شبانی و یا قدرت انضباطی خارج می‌شود و به «زیست‌ـ‌قدرت» تبدیل می‌شود. زیست‌قدرت گروه‌ها را بر اساس روندهای مقتضی اقتصاد نظم می‌دهد، به حکمرانی مقتصدانه دست پیدا می‌کند و به یک معنا، انباشت انسان و سرمایه را با یک‌دیگر هماهنگ می‌کند. به عقیده فوکو، این مهم در دولت لیبرالیستی تمام و کمال خود را به نمایش می‌گذارد.