بازار فضایی انتزاعی است که در آن، تامینکنندگان کالاها و خدمات خود را به قیمت تعادلی به مصرفکنندگان میفروشند. قیمت تعادلی از مبلغی که مصرفکنندگان برای دستیابی به کالا یا خدمات حاضر به پرداخت آناند و هزینه تولید برای مصرفکنندگان نشأت میگیرد.
بازار فضایی انتزاعی است که در آن، تامینکنندگان کالاها و خدمات خود را به قیمت تعادلی به مصرفکنندگان میفروشند. قیمت تعادلی از مبلغی که مصرفکنندگان برای دستیابی به کالا یا خدمات حاضر به پرداخت آناند و هزینه تولید برای مصرفکنندگان نشأت میگیرد.
سلسلهمراتبها یکی از اشکال اصلی حکمرانی به شمار میروند. سلسلهمراتب معادلی برای واژه hierarchy است. این اصطلاح از دو واژه یونانی hieros و archein گرفته شده است. این دو واژه به ترتیب به معنای «مقدس» و «حکومت کردن اند. بدین ترتیب، hierarchy به صورت تحتاللفظی بیانگر نوعی حکمرانی مقدس است. در قرون مسیحی آغازین، از این اصطلاح برای اشاره به سلسلهمراتب فرشتگان استفاده میشد و سپس، این واژه برای اشاره به ساختار کلیسای مسیحی به کار رفت.
زیستقدرت و در کنار آن زیستسیاست، مفهومی است که فوکو از آن برای تحلیل و تشریح حکمرانی مدرن در برابر حکمرانی سنتی استفاده میکند. مفهومی که بتوان در فهم چیستی چندگانه حکمرانی از آن یاری جست.
دولت معادلی برای واژه state است. واژه اخیر از ریشه لاتین status به معنای شأن و موقعیت گرفته شده و به جایگاه عناصر اصلی سازنده جامعه برای مثال، پادشاه، اشراف و عوام در جوامع قرون میانه اشاره دارد. هنگامی که واژه state و معادلهای آن در قرون میانه به کار میرفتند، درباره نظم حقوقی و موقعیت افراد و نهادها درون قلمرو یک پادشاهی بحث میشد.
فوکو، فیلسوف قدرت است و برای او قدرت ماهیت و ذاتی ندارد. قدرت نزد فوکو سیال است و نمیتوان از چیستی آن سوال کرد. برابر آن چیزی که او برای ما به جا گذاشته، فوکو به جای پرسشهای ذات و واحد، از کثرتها، تفاوتها و چگونگی قدرت در اشکال مختلف آن از جمله حکومتمندی سخن میگوید. انواع گوناگون قدرت نمیتوانند به یک ذات واحد و مشترک فروکاسته شوند؛ بلکه هرکدام نوع مجردی از قدرتاند که در هر تکرار تفاوتی تولید میکنند.
اصطلاح «حکمرانی خوب» به مجموعهای از آرمانها در زمینه سیاستگذاری، تنظیم مقررات و رویهها و اجرای سیاستها اشاره دارد که به حوزههایی چون مشارکت اجتماعی بیشتر، پاسخگویی بهتر، تقویت حکومت قانون و حمایت از حقوق بشر میپردازند. این اصطلاح در دهه 1980 و پس از جنبش «مدیریت عمومی جدید» در اروپا و آمریکای شمالی که سعی داشت فرایندهای فراهم کردن خدمات بخش عمومی را بهبود بخشد، مطرح شد.
حاکمیت سرزمینی (sovereignty) به اقتدار انحصاری یک دولت درون قلمرو آن اشاره دارد. حاکمیت سرزمینی نوعی مشروعیت را برای این اقتدار فراهم میآورد به این معنا که فرد یا دولتی که دارای حاکمیت سرزمینی است میتواند درون مرزهای خود قوانینی را وضع کند یا احکامی را صادر کند و آنها را به اجرا در آورد.
ایمیل:
rastaathinktank@gmail.com
آدرس:
خیابان بهشتی، قبل از مفتح، جنب پست پیشتاز، کارخانه نوآوری مهام