کنش دیزاین (در معنای مصدریت فعل مذکور)، بهزعم بسیاری از نظریهپردازان این حوزه از دانش، بسیار مبهم است؛ بهگونهای که همین ابهام در ماهیت و معنا، چالشهای فلسفی متعددی را متوجه دانش این مقوله نموده است. از آنجاییکه در غیاب فهم کارکرد بنیانهای فلسفی هر حوزه از دانش، تحقق صورت مناسب و کامل دانشپژوهی در آن ممکن نیست، تعمیق شناخت نسبت به دانش دیزاین همواره دغدغه ارباب نظر در باب حکمت عملی بوده و پژوهشهای علمی و نظاممند پیرامون آن در طی سه نسل ترمینولوژی صورت پذیرفته است.