ادغام هوش مصنوعی (AI) در مدیریت نوآوری به حوزههای خلاقانهای مانند تفکر طراحی (DT) گسترش یافته است، اما نقش آن در چارچوبهای نوآوری پیچیده و همکاریمحور هنوز بهخوبی بررسی نشده است. این مطالعه به بررسی این شکاف میپردازد و نحوه درک و استفاده حرفهایها از AI در کارگاههای DT را مورد بررسی قرار میدهد. با استفاده از نظریه قابلیتها بهعنوان یک لنز مفهومی، ما مطالعات مشاهداتی و مصاحبههای نیمهساختاریافته با کارشناسان DT انجام دادیم تا قابلیتهای عملی، محدودیتها و استراتژیهای کاهش مشکلات AI را در این زمینه شناسایی کنیم.