Requirements Framing Affects Design Creativity
نویسنده: راهول موهانی، بوراک تورهان و پل رالف
ترجمه: حلما بهبود، پژوهشگر حوزه دیزاین
قاببندی نیازمندیها (چگونه) بر خلاقیت طراحی تأثیر میگذارد؟
موفقیت بسیاری از پروژههای نرم افزاری تحت تاثیر خلاقیت طراحی، اصالت و کاربردی بودن کانسپت و راه حل است. تحقیقات کمی به بررسی رابطه بین نحوه ارائه نیازها و خلاقیت در طراحی پرداخته است. مطالعات نشان میدهد، ارائههای رسمیتر و ساختار یافتهتر نیازها در نحوه بروز یک راهحل خلاقانه تاثیر میگذارد و عملکرد طراحی به شدت مستعد تغییرپذیری بر مبنای شیوه ارائه خواستهها و نیازمندیهای طرح است.
مقدمه
جامعه تحقیقاتی مهندسی نرم افزار (SE)[1] به طورگسترده پذیرفته است که درک الزامات و نیازمندیهای سیستم برای طراحی سیستمهای نرمافزاری بسیار مهم است. پروژههای نرم افزاری دارای الزامات قابل کشف و مستند هستند و ارائه مناسب و خوب نیازمندیها منجر به ایجاد نرم افزار شایسته میشود، در همین راستا تلاشهای بسیاری برای بهبود فرآیندها مبتنی بر نیازسنجی صورت گرفته است. به عنوان مثال، اولویت بندی نیازها در سیستمهای پیچیده نرمافزارها.
ممکن است انتظار داشته باشیم با ارائه واضح توضیحات و ساختار، ساده و منطقی شانس طراحی سیستم خوب را بالا ببریم، به ویژه در حوزههای حیاتی که در آنها ایمنی اهمیت دارد. با این وجود، ساختار با عملکرد طراحی رابطه عکس دارد و «تمرکز بیش از حد (ساختارسازی بیش از حد) در تعریف مسئله لزوماً منجر به نتایج موفق طراحی نمیشود.» به عبارت دیگر، مرتب کردن خواستهها و نیازمندیها به عنوان الزامات ممکن است عملکرد طراحی را کاهش دهد، به ویژه در حوزههای کاربردی غیربحرانی که خلاقیت و نوآوری باعث ایجاد تمایز در آنها میشود.
حال این سوال مطرح میشود که آیا قاببندی نیازمندیها و خواستهها بر خلاقیت طراحی تاثیر میگذارد؟
اگر خلاقیت طی یک فرآیند شناختی شکل بگیرد که یک یا چند ایده (در این مورد، جهت ایجاد یک مصنوع نرم افزاری) تولید میشود، میتوان خلاقیت طراحی از نظر “اصالت” و “عملی بودن” مورد بررسی قرار داد. این روند در پی مطالعات قبلی که تأثیر قاببندی را بر اصالت مفاهیم طراحی بررسی میکردند پیش میرود که طی آن ساختاربندی الزامات و نیازمندها به طراحیهای کمتر منجر میشود.
تثبیت و تاثیرات قاببندی
سوگیریهای شناختی موجب انحراف سیستم از استدلال بهینه میشوند. تحقیق در مورد سوگیریهای شناختی نه تنها به شناسایی خطاهای رایج، علل آنها و نحوه اجتناب از آنها در فرآیندهای SE میپردازد، بلکه به منظور توسعهی بهینه شیوهها، روشها و مصنوعات نیز به کار میرود. در مطالعه حاضر ما با دو سوگیری شناختی مواجه هستیم: تثبیت و تاثیرات قاببندی.
نحوه ارائه گزینهها در تصمیمگیری، موجب سوگیری میشود. به طور خاص،اثر قاببندی عبارت است از «تمایل به دادن پاسخهای متفاوت به مسائلی که دارای تفاوتهای سطحی هستند، اما به طور کلی یکسان هستند. سوگیری شناختی در تثبیت و قاببندی تاثیرگذار است و نحوه ارائه (نیازها و الزامات)حین تصمیمگیری نیز منجر به شکل گیری تعصب در تصمیمگیری خواهد شد.
تثبیت، در ابتدا توسط فروید در رابطه با تمایلات جنسی انسان ارائه شد با این وجود به تدریج در سایر زمینهها نیز به تدریج وارد شد و به تمایل به “تمرکز نامتناسب بر یک جنبه از یک رویداد، شی یا موقعیت، به ویژه موانع خود تحمیلی یا خیالی” اشاره دارد. تثبیت یکی از شکلهای سوگیری مرتبط با توجه انتخابی است – که در قالب تمایل افراد مختلف به درک متفاوت رویدادهای مشابه اشاره دارد. در چندین آزمایش تثبیت طراحی نیز اثبات شده است – تمایل طراحان به ایجاد راهحلهایی مشابه از نمونههایی که از پیش در ذهن دارند یا مصنوعات در موجود دیدهاند نیز به عامل تثبیت دلالت دارد.
تثبیت، طراحان نرم افزار را از ایجاد تداعیهای بدیع، یا تصور راه حلهای جایگزین باز میدارد. ارائه نمونههای طراحی پیش از حل مسئله یا حین آن باعث تثبیت طراحی میشود، اما اثرات تثبیت طرح توسط عوامل متعددی میتواند تعدیل شود. برای مثال: تمایل به تثبیت بسته به حیطه دانش متفاوت است. به عنوان مثال، مهندسان مکانیک بیشتر از طراحان صنعتی درگیر تثبیت میشوند. مثالهای رایج بیشتر از نمونههای غیرعادی منجر به تثبیت میشوند. طراحانی که با نمونههای خوب سروکار دارند عملکرد طراحی بهتری نسبت به طراحان با نمونههای ناقص یا بدون نمونه دارند و تثبیت تا حدی با روشی که قاببندی شکل میگیرد تعریف میشود.
خلاقیت
هیچ تعریف واحدی از خلاقیت به طور کلی پذیرفته نشده است. با این حال، به طورکلی خلاقیت به «تولید ایدههای بدیع و مفید توسط یک فرد یا گروه کوچکی از افراد که با هم کار میکنند» اطلاق میشود. مصنوعات خلاقانهای که نه تنها بدیع است بلکه از نظر عملی نیز مفید باشند.
با این حال، این معیارها همیشگی نیستند – هنگام ارزیابی خلاقیت، تنها زمانی مفیدبودن را در نظر میگیریم که راه حل جدید و نوآورانه در راستای فایده باشد. معیارهای دوگانه، اصالت و کاربردی بودن یک مصنوع برای ارزیابی خلاقیت به همین منظور پیشنهاد شدهاند. با این حال، از آنجایی که هیچ معیار عینی برای اصالت یا عملی بودن وجود ندارد، مطالعات معمولاً از داوران خبره برای ارزیابی در این دو زمینه خلاقیت استفاده میکنند. تحقیقات SE عمدتاً خلاقیت را در چارچوب نیازهای مهندسی نرمافزار توسعه چابک و باز در نظر میگیرد.
رابطه بین خلاقیت و مهندسی نیازسنجی و الزامات[2] RE بسیار بحث برانگیز است. بسیاری از مقالات علمی، کتابهای درسی و استانداردهای رسمی، مهندسی نیازسنجی را مترادف با کشف الزامات در یک واقعیت عینی و استنتاج ویژگیهای سیستم از این الزامات عینی میدانند. در مقابل، بسیاری از محققان استفاده از تکنیکهای خلاقیت را در مهندسی نیازسنجی پیشنهاد کردهاند، تکنیکهایی مانند: طوفان فکری، نقشه ذهنی، روش 5WH (جمع آوری ایدههای جدید به واسطه پرسیدن کی، کجا، چه کسی، چه چیزی، چرا و چگونه)، و … برخی از محققان RE را به عنوان یک فرآیند ذاتا خلاق در نظر میگیرند که در آن نیازمندیهای نرمافزاری نتایج تفکر خلاق در مورد سیستم را در لحاظ شده است.
منبع:
Mohanani, R., Turhan, B., & Ralph, P. (2019). Requirements framing affects design creativity. IEEE Transactions on Software Engineering, 47(5), 936-947.
Mohanani, R., Ralph, P., Turhan, B., & Mandić, V. (2021). How templated requirements specifications inhibit creativity in software engineering. IEEE Transactions on Software Engineering, 48(10), 4074-4086.
[1] software engineering
[2] requirements engineering