خلاقیت و تثبیت

فهرست مطالب

Creativity and Fixation

نویسنده: ناتان کریلی

ترجمه: حلما بهبود، پژوهشگر حیطه دیزاین

چگونه طراحان ایده‌های جدید را توسعه می‌دهند؟ ایده‌های آن‌ها چگونه تکامل می‌یابد و چگونه از یک ایده به ایده دیگر می‌روند؟ نقش ایده‌های طراحی قبلی در شکل دادن به ایده‌های جدید چیست و چه عوامل دیگری بر توسعه ایده تأثیر می‌گذارد؟ برای سال‌های متمادی، این سؤالات و سؤالات دیگر مانند آن‌ها، محققان طراحی را به مطالعه در مورد خلاقیت ترغیب کرده است. اخیراً، بیشتر این توجه متمرکز بر فرآیندهای الهام و تثبیت شده است. چرا که مشخص شده است،  تثبیت روند تخیل طراح را تحریک یا محدود می‌کنند. بنابراین جای تعجب نیست که این موضوعات توجه محققان را به خود جلب کرده است.

سوالاتی که ما معمولا در مورد خلاقیت طراحی می‌پرسیم متمرکز بر آن‌چه واقعاً در کار طراحی «دنیای واقعی» اتفاق می‌افتد، یا آن‌چه می‌تواند اتفاق بیفتد است. گزارش‌های تحقیقاتی دقیق بسیار کمی در مورد چگونگی توسعه ایده‌های طراحی فراتر از مرزهای مطالعات آزمایشگاهی یا پروژه‌های کلاس درس وجود دارد.

با توجه به این که فعالیت‌های خلاقانه در دوره‌های زمانی بسیار طولانی انجام می‌شوند و شامل افرادی می‌شوند که زندگی خود را وقف تولید ایده‌ها، دانش یا مصنوعات جدید کرده‌اند: کار خلاق بخشی از یک سیستم کامل زندگی  طراحان محسوب می‌شود (گروبر، 1988). در نظر گرفتن ادبیات و پیشینه خلاقیت برای ایجاد انگیزه، چارچوب بندی و توسعه تحقیقات بسیار ارزشمند است. با این وجود مبحث تثبیت که روند خلاقیت را بسیار تحت تاثیر قرار داده نیاز است تا به خوبی در ادبیات گسترده خلاقیت مورد نظر قرار بگیرد.

مفهوم تثبیت

مطالعات بسیاری نقش تثبیت را در خلاقیت طراحی را در روند ارائه راه حل‌های طراحی بررسی کرده‌اند و مشخص شده است که طراحانی که به واسطه پیش زمینه در معرض ارائه  ایده‌ها، کلیدواژه‌ها، تصاویر و …  قرار می‌گرفتند، تمایل به تکرار آن‌ها در روند ارائه راه حل‌های ارائه شده داشتند و این رفتار موجب تثبیت روند طراحی و توقف روند ارائه راه حل متنوع و جدید طراحی شده است، تکرار این پیش زمینه‌های شناختی عمدتا به عنوان مقوله‌ای مشکل‌ساز مطرح شده است که روند را غیرمولد و غیر قابل توسعه می‌کرد و از سمتی نبود تثبیت کاملا مفید نبود و  طراحان را با مشکلاتی نظیر عدم ارائه راه حل نهایی و روند طولانی حل مسئله رو به رو می‌کرد.

تثبیت در دنیای واقعی، به‌ ویژه در پروژه‌های طراحی تجاری حتی می‌تواند در قالب نوعی ادعای مالکیت معنوی مطرح و شناسایی شود. یادآوری این نکته مفید است که خلاقیت و تثبیت اغلب به عنوان مفاهیم متضاد در نظر گرفته می‌شوند، به این دلیل که تثبیت نشان‌دهنده فقدان، شکست و محدودیت خلاقیت است. با این وجود شناسایی تثبیت غالب در خلاقیت مخترعان اجازه می‌دهد الگوی  تکرارشونده تثبیت به‌عنوان مالیکت طرح در نظر گرفته شود بنابراین تثبیت می‌تواند لنز مفیدی برای مشاهده خلاقیت باشد، چرا که به خوبی می‌تواند مسیر ایده‌پردازی را کنترل و بررسی کند.

تثبیت در پروژه‌های طراحی

هنگامی که محققان طراحی، رفتار خلاقانه طراحانِ با تجربه را بررسی می‌کنند، فعالیت‌هایِ مرتبط با تثبیت در نگرش‌ها و شیوه‌های مرتبط با فعالیت خلاقانه کاملا قابل شناسایی است. در بسیاری از شرکت‌ها حتی امر خلافه و فناوری قبلی آن‌ها هنگامی که در روند باز طراحی قرار می‌گیرد این بار به عنوان یک مانع ذهنی و تثبیت برای طراحان ظاهر می‌شود که به ندرت تصور امر جایگزین را محتمل می‌کند.

برای توضیح در مورد چگونگی و چرایی توسعه ایده‌های طراحی از طریق پروژه‌های طراحی، باید به بررسی تثبیت به عنوان عامل تمرکز صریح  پرداخت. شناسایی ایده‌های تثبیت شده امر دشواری نیست و طراحان می‌توانند با بررسی و مرور منشا ایده طراحی چیزها را به گونه‌ای که گویی برای اولین بار است، مطرح می‌شوند، بدون توجه به فرضیات و دانش قبلی ترویج کنند تا روند تثبیت را در مراحل ایده‌پردازی  به تعویق بیاندازند و کاهش دهند.

با در نظر گرفتن تولید ایده در دوره‌های زمانی مختلف، از دقیقه تا ماه. مشکلی را که تیم طراحی در «بیان کردن» ایده‌های نوظهور دقیقاً دارند، قابل شناسایی است. اما جزئیات پروژه کمی در این زمینه آشکار شده است و هیچ تصویری از یک محصول یا خدمات در حال توسعه نیست  و (به دلایل محرمانه) در اختیار محققات قرار نمی‌گیرد. دیگر دلیل شکل گیری تثبیت کار طراحان در تیم‌هایی است که با زمینه‌های مهندسی تعامل داند. چرا که روند تثبیت در تعامل با مهندسان و کارشناسان فنی بسیار سخت گیرانه‌تر است چرا که نظریه‌های تیم مهندسی پیرو یک روند محاسباتی و ثابت شده معمولا جواب خود را خوبی پس داده و زیر سوال بردن آن‌ها در پروسه طراحی در کام اول با مخالفت بسیاری همراه می‌شود. با این وجود متمرکز کردن دیدِ افراد یک تیم بر پروسه و موفقیت‌های روندی می‌تواند آن‌ها را راضی کند تا تمایلشان به تثبیت را اندکی به تعویق بیاندازند.

موارد گزارش شده در ادبیات طراحی که  تعامل پایاپای تثبیت و خلاقیت را توضیح می‌دهد، به صورت زیر مطرح شده‌اند:

  • بیان طرح در قالب دغدغه‌های شخصی: تجربه شخصی اغلب به پروژه‌ها سمت و سویی انگیزشی می‌دهد. طراحان به وضعیت موجود راضی نیستند. آن‌ها ترجیح می‌دهند مشکلاتی را حل کنند که دغدغه خودشان هم باشد و زمانی بهترین عملکرد را دارند که تحت تأثیر نیازهای افراد دیگر قرار نگیرند.
  • روشنایی ناگهانی ” یا سدان ایلومینیشن به یک لحظه یا تجربه اشاره دارد که در آن فرد بصیرت یا فهم عمیق و ناگهانی از یک مسئله، ایده یا حقیقت خاص را به دست می‌آورد. پیش زمینه این روشنگری آنی تلاش و پشتکار زیاد طراحان و غوطه‌ورشدنشان  در مشکل به مدت طولانی است  که سطح تخصص روز افزونی در مسئله و راه حل پیشنهادی را برای آن‌ها ممکن می‌کند.
  • وجود کانسپت اصلی : یک ایده یا مفهوم اساسی وجود دارد (گاهی اوقات در طرح اولیه ثبت می‌شود). یک ایده اصلی به خانواده‌ای از طرح‌ها تبدیل می‌شود. الگوی خلاقانه که در سراسر فرآیند طراحی و حتی در طراحی جزئیات نیز وارد می‌شود و موفق و پیشرو عمل می‌کند.
  • لحاظ طرح‌ریزی تکراری در قالب ساخت مدل و تدوین آزمایش‌ها برای توسعه ایده‌ها، برای مثال CAD در مراحل اولیه ایده‌پردازی مهم نیست، اما در طول اصلاح طراحی نقض انکار ناپذیری دارد و  استفاده می‌شود.
  • ایده‌ها به راحتی توسعه می‌یابند اما پیاده‌سازی و پالایش آن‌ها چالش‌های واقعی و نهفته است. داشتن مهارت‌های عملی (ساخت) و دسترسی به منابع برای به دست آوردن بازخورد سریع و موثر در مورد این‌که آیا ایده‌ها کار می‌کنند یا خیر، مهم است.
  •  عنصر شانس در کار خلاق وجود دارد. استفاده از تکنیک‌های رسمی خلاقیت نادر است، اما اغلب تجزیه و تحلیل محصولات موجود وجود دارد. نیاز به مالکیت معنوی قابل حفاظت می‌تواند بر فیلتر ایده‌ها تأثیر بگذارد.
  •  طراحان گاهی اوقات چندین کانال تحقیقاتی را به طور همزمان پیش می‌برند. آن‌ها ممکن است در بیش از یک محدوده کار کنند. ایده‌ها اغلب از یک حیطه به حیطه دیگر منتقل می‌شوند.
  • طراحان مسئله را به طور کل نگر می‌بینند و راه حل را بخشی از یک «سیستم» بزرگتر می‌دانند. آن‌ها به مسئله به شیوه‌ای جدید نگاه می‌کنند و اصول اساسی را که می‌توان از آن‌ها راه حل جدیدی استخراج کرد را شناسایی می‌کنند.
  •  طراحان اغلب عمق را به وسعت ترجیح می‌دهند، به جای کاوش گسترده در فضای وسیعی از راه حل‌های احتمالی، تعداد کمی از مفاهیم (یا یک مفهوم واحد) را با جزئیات بررسی و توسعه می‌دهند.

برخی از موضوعات ذکر شده در بالا را می‌توان در گزارشاتی خارج از ادبیات طراحی نیز شناسایی کرد، گزارش‌هایی که گاهی با ارائه تصاویری از نمونه‌های اولیه و بازتاب خود طراحان در مورد توسعه ایده‌هایشان مطرح شده‌اند و شامل داستان‌هایی هستند که توسط خود طراحان مطرح شده‌اند.

لاوسون (1994) در حمایت از هر مصاحبه، طرح‌ها و مدل‌های زیادی ارائه می‌کند تا خواننده بتواند پیشرفت‌هایی را در پروژه‌های خاص ببیند. با این حال، توسعه‌های خاص لزوماً توسط طراحان مورد بحث قرار نمی‌گیرند و همیشه نمی‌توان فشارهای وارده حین توسعه یا فرآیند طراحان در رسیدن به راه‌حل نهایی را درک کرد. با این وجود در میان موضوعات مطرح شده دیگر لاوسون بر طراحی به مثابه اکتشاف، خلاقیت تحت محدودیت‌ها، اهمیت یک ایده مولد مرکزی و رویه رایج دنبال کردن خطوط موازی فکر تأکید می‌کند.(که تواما تعامل تثبیت و خلاقیت را میسر کند)

مککوبی (1991) در سبک مطالعه‌ای مشابه با لاوسون، مصاحبه‌هایی با هشت مهندس که به خاطر کارهای مبتکرانه خود مشهور هستند، گزارش می‌دهد و اغلب داستان کوتاهی از روند پروژه‌های خاصی که آن‌ها را به شهرت رسانده است، ارائه می‌دهد. تمرکز گزارش‌ها بر زمینه‌های مهندسی، شیوه‌های خلاقانه و احساسات آن‌ها در مورد خلاقیت، با آگاهی و مدیریت الگوهای کاری آن‌ها(تثبیت)همراه است، آن‌ها مشکل را بخشی از یک سیستم بزرگتر می‌بینند و در مواجهه با بدبینی و انتقاد پافشاری می‌کنند.

 با نگاهی به شیوه کار هر مهندس، موضوعات خاصی مرتبط با خلاقیت طراحی و تثبیت ظاهر می‌شوند: برای یک مهندس اول پرداختن به مشکلاتی که به شما داده شده و مشکلاتی که کشف شده‌اند و بررسی تفاوت‌هایشان حائز اهمیت بود. برای مهندس دوم مهم بود که در ابتدا از بحث صرف در مورد مشکل خودداری شود زیرا موجب شکل گیری تثبیت شده و ارائه راه حل‌ها تنها در همان راستا می‌شود. برای مهندس سوم دیدی از ماهیت کلی مشکل  مهم بود تا بتواند جهت رسیدن به هدف را تغییر دهد. برای مهندس چهارم نوشتن در مورد مسئله، فرآیند مهمی برای درک منسجم آن است. برای مهندس پنجم، سرهم بندی کردن وسیله‌ای مؤثر برای یادگیری صحیح از مسئله مهم بود. برای مهندس ششم فرآیند اختراع شامل بررسی ماهیت و ابعاد مسئله و سپس تمرکز بر هر جزئیات با خواندن و آزمایش میشد. برای مهندس هفتم، تغییر تخصص‌ها و بودن در کنار کسانی که روی موضوعات مرتبط کار می‌کنند، محرک‌های مهمی به حساب می‌آمد. برای مهندس هشتم استمرار زیربنای دستاوردهای خلاقانه محسوب می‌شد. به وضوح همپوشانی خوبی بین این مضامین و موضوعاتی که در سایر مصاحبه‌ها و مواردی که در بالا توضیح داده شد، وجود دارد و مهر تائیدی بر موارد ذکر شده است.

با وجود موارد مطرح شده در زمینه طراحی خلاق و تثبیت مطالعات بیشتری در این زمینه بایستی صورت گیرد تا  بتواند یاری رسان مطالعات کاربردی  طراحی باشد. اخیراً درخواست‌هایی مبنی بر انجام مطالعات موردی خلاقیت طراحی و گزارش‌ فرآیندهای الهام‌بخشی و تثبیت، صورت گرفته که به‌طور کلی‌تر نحوه توسعه ایده‌های طراحی در طول یک پروژه را توضیح می‌دهند. با این حال به نظر می‌رسد این ادبیات پژوهشی در این زمینه به خوبی شناخته شده نیست، مطالعات موردی موجود تعداد بسیار کمی دارند، با تمرکز بر اصلاحات طراحی انجام نشده‌اند و حتی همه آن‌ها بر خلاقیت یا الهام بخشی متمرکز نشده‌اند. بنابراین تحقیقات، دقیق‌تر و متنوع‌تری نیاز است تا دیدی کامل از فعالیت طراحی خلاقانه و تثبیت ارائه شود.

 منابع:

Crilly, N. (2019). Creativity and fixation in the real world: A literature review of case study research. Design Studies64, 154-168.

The Open University. (n.d.). OpenLearn – Topic 6: Design and innovation 3: The Brompton folding bicycle. Retrieved 6 August 2018, from http://www.open.edu/openlearn/science-maths-technology/engineering-and-technology/ design-and-innovation/design/design/content-section-0.

Lawson, B. (1994). Design in mind. Oxford, UK: Butterworth-Heinemann