مارتین هایدگر (1889-1989) فیلسوف آلمانی و شاگرد هوسرل مسیر و نگاه پدیداری او را در جهت پرکردن شکاف بین عین و ذهن ادامه داد اما به آن رویکردی هرمنوتیک بخشید و تفسیرگر بودن موجودیت انسان را در کتاب هستی و زمان به رسمیت شناخت.
مارتین هایدگر (1889-1989) فیلسوف آلمانی و شاگرد هوسرل مسیر و نگاه پدیداری او را در جهت پرکردن شکاف بین عین و ذهن ادامه داد اما به آن رویکردی هرمنوتیک بخشید و تفسیرگر بودن موجودیت انسان را در کتاب هستی و زمان به رسمیت شناخت.
اصطلاح هرمنوتیک، با کلمه یونانی هرمس(خدای پیامرسان یونانی) ارتباط دارند و به معنای تلفظ کردن، توضیح دادن، ترجمه کردن است؛ همچنین تاریخ این کلمه به فلسفه باستان میرسد. این اصطلاح همفن و هم نظریه فهم و تفسیر بیانهای زبانی و غیرزبانی را در برمیگیرد. در سدههای میانه و دورهی نوزایی، هرمنوتیک به منزلهی شاخهی بسیار مهمی از مطالعات مربوط به کتاب مقدس پدیدار میشود.
نشانهشناسی ساختارگرا، راه را برای نقدهای پساساختارگرا باز کرد. پساساختارگرایان با ساختارگرایان در الویت دادن به زبان و تعیینکننده بودن آن اشتراک نظر دارند و به زبان به عنوان یک نظام یا ساختار ارتباطی مینگرند. میتوان گفت پساساختارگرایی در ارتباط با ساختارگرایی و بر این فرض بنا شده است که ما نه فقط کاربران زبان به مثابه ابزار بلکه سوژه آن هستیم
زبان سیستمی از نشانههاست که معنا و نظم آن برخاسته از روابط نشانهها و عناصر دیگر در داخل این سیستم است و نشات گرفته از زندگی اجتماعی نیست. رسالت هر زبانشناس پرده برداشتن از منطق درونی (ساختاری) است که عناصر داخل سیستم را به هم مرتبط میکند. اگر ساختارگرایان را در جستجوی ژرف ساختهایی بدانیم که در زیر جنبههای ظاهری نظامهای نشانهای قرار دارند؛ زبان شناسان در دستور روایت در پی این ژرف ساختها بودند.
کلیه مصنوعات یا اشیاء طراحی شده هم برای طراح و هم برای کاربران دارای یک هدف یا معنا هستند. برخی از مصنوعات تعامل کمی با کاربر ارائه میدهند و برخی دیگر تعامل بیشتری را برقرار میکنند، در حالی که برخی هنوز مصنوعات منفعل هستند و به سختی به ادراک و تفسیر مخاطب در میآیند و مورد تجربه او واقع میشوند. بنابراین هدف مصنوعات تکنیکی این است که با کاربر ارتباط برقرار کنند، این برقراری ارتباط توسط کاربر با مصنوع از طریق چه ابعادی میتواند به وقوع بپیوندد؟
کلیه مصنوعات یا اشیاء طراحی شده، هم برای طراح و هم برای کاربران دارای یک هدف یا معنا هستند. برخی از مصنوعات تعامل کمی با کاربر ارائه میدهند و برخی دیگر تعامل بیشتری را برقرار میکنند، در حالی که برخی هنوز مصنوعات منفعل هستند و به سختی به ادراک و تفسیر مخاطب در میآیند و مورد تجربه او واقع میشوند. بنابراین هدف مصنوعات تکنیکی این است که با کاربر ارتباط برقرار کنند، این برقراری ارتباط توسط کاربر با مصنوع از طریق چه ابعادی میتواند به وقوع بپیوندد؟
نوشتهی دکتر ابوطالب صفدری / پژوهشگر پسادکتری فلسفه، دانشگاه برمن آلمان آسیاب بادی به شما، جامعهای با اربابانِ فئودالی میدهد؛ و آسیاب بخار، جامعهای با سرمایهدارن صنعتی. (کارل مارکس، فقر فلسفه) 1. مقدمه در این یادداشتها تلاش میکنیم تا به […]
ایمیل:
rastaathinktank@gmail.com
آدرس:
خیابان بهشتی، قبل از مفتح، جنب پست پیشتاز، کارخانه نوآوری مهام