نتیجهگیری و توصیهها
IPOL مدیریتهای عمومی در کمیسیون اروپا / دپارتمان سیاستهای حقوق و امور قانون اساسی برای شهروندان
ترجمهی مصطفی خسروی
در حالی که رسانههای اجتماعی فرصتهای زیادی را برای مشارکت و توانمند سازی شخصی، حرفهای و فرهنگی فراهم میسازند، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد زنان و دختران در این فضاها، به دلیل زن ستیزی آنلاین، در محرومیت هستند. این محرومیت منجر به تاثیراتی مستقیم از نظر سلامت روانی و رفاه میشود. همچنین تاثیراتی اجتماعی دارد که مشارکت و مزایایی را که آنها میتوانند به صورت آنلاین به آنها دسترسی داشته باشند، محدود میکند.
همانطور که این مطالعه نشان داده است، استفاده از رسانههای اجتماعی در اتحادیه اروپا تحت تاثیر جنسیت است. از طرفی زنان در تمام گروههای سنی بیش از مردان از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و تغییراتی را در اولویت بندی پلتفرمها، نسبت به مردان، دارا میباشند. با توجه به این که پسران و مردان تمایل بیشتری به اشتراک نظرات دارند، اغلب به صورت آنلاین اعتماد به نفس خود را به نمایش میگذارند و احتمال بیشتری دارد که در رفتارهای مخاطره آمیز شرکت کنند، درحالی که زنان و دختران حفظ روابط اجتماعی قوی را در اولویت قرار میدهند و بیشتر از خطرات حریم خصوصی آگاه هستند و بیشتر تحت تاثیر تجربیات منفیای قرار میگیرند که به صورت آنلاین تجربه میکنند. استفاده از رسانههای اجتماعی با افزایش علائم افسردگی، به ویژه در دختران، به دلیل عواملی مانند آزار و اذیت آنلاین و تصویر منفی بدن، که موجب تمرکز بیش از حد بر روی مقایسه اندازه و شکل یا ظاهر خود با ایدهآلهای غیرواقعی میشود، همراه است.
جنسیت عامل اصلی در تبلیغات هدفمند و کارکردهای توصیهگر است که میتواند کلیشههای جنسیتی را تحکیم و تقویت کند. زنان و دختران بیشتر در واکنش به استفاده از رسانههای اجتماعی و همچنین با افزایش خطر سوء استفاده جنسی و آزار مبتنی بر جنسیت در رسانههای اجتماعی، تصویر منفی بدن و اختلالات خوردن را تجربه میکنند. زنان سیاستمدار و روزنامهنگاران همچنین با نرخ بالاتری از سوء استفاده و آزار جنسی مبتنی بر جنسیت آنلاین رو به رو هستند که میتواند بر مشارکت حرفهای و مدنی آنها تاثیری منفی بگذارد. جریان اصلی و عادیسازی زن ستیزی، که دلیل آن برتری طلبی مردان است، در میان جوانان تهدیدی مهم و فوری برای دختران و زنان در رسانههای اجتماعی است.
تاثیرات منفی رسانههای اجتماعی بر زنان و دختران از طریق تصمیمگیریهای طراحی و مدیریت پلتفرمها، تصمیمهای تبلیغاتی، کلیشههای جنسیتی، اجتماعیسازی جنسیتی، رفتارهای فردی کاربران و زمینه گستردهتر زن ستیزی آنلاین که فضاهای آنلاین را شکل میدهد، ایجاد میشود.
با این حال، رسانههای اجتماعی همچنین میتوانند ابزاری برای رسیدگی به نابرابری جنسیتی باشند، همان طور که کمپینهایی مانند Me-too# و برنامههای جنسیتگرایی هر روزه نشان میدهند. همچنین طرحهای آموزش آفلاین و آنلاین میتوانند کلیشههای جنسیتی را به چالش بکشند و به جوانان کمک کنند تا نسبت به آسیبهای آنلاین جنسیتی بیشتر آگاه شوند و توجه بیشتری داشته باشند؛ در حالی که تحقیقات، سیاستهای بهبود یافته و تغییرات طراحی میتواند به اطمینان از ایمنتر بودن پلتفرمها و فراهم کردن فضاهای مشارکتی برابر برای زنان و دختران کمک کنند. انتظار میرود قانون خدمات دیجیتال ایمنی زنان و دختران را در رسانههای اجتماعی بهبود بخشد، اما برای اطمینان از این که به طور موثر آسیبهای جنسیتی را برطرف کند، نیاز به نظارت و ارزیابی دقیق دارد.
توصیههای زیر به هر یک از این زمینهها میپردازد.
7.1 – توصیههایی مربوط به تنظیم مقررات
. تکمیل تصویب کنوانسیون استانبول توسط اتحادیه اروپا و تصویب دستورالعمل پیشگیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی.
نیاز فوری به تصویب کنوانسیون استانبول در سطح اتحادیه اروپا و تصویب دستورالعمل مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی وجود دارد، که به واسطهی آن به موضوع فزایندهی آسیبهای آنلاین توجه میکند.
2. قانون خدمات دیجیتال (DSA)[1] را پس از یک دورهی 12 ماهه بازبینی کرده، تا اطمینان حاصل کنید که طبق برنامه عمل میکند، پلتفرمها به تعهدات خود عمل میکنند و مسائلی که بر برابری جنسیتی تاثیر میگذارد، مانند خطرات سلامت روان جنسیتی، خشونت مبتنی بر جنسیت آنلاین یا هدف گذاری جنسیتی تبلیغات، شفافیت الگوریتمی و همچنین دسترسی محققان به دادههای مربوط به این مسائل، توسط پلتفرمهای تحت قانون خدمات دیجیتال به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته است.
در حالی که دامنهی قانون خدمات دیجیتال شامل مقابله با آسیب جنسیتی است، تنها تمرکز آن نیست و این پتانسیل وجود دارد که سایر اشکال خطر سیستمی توسط پلتفرمها هنگام برخورد با قانون خدمات دیجیتال در اولویت قرار گیرند. به همین دلیل، یک بررسی که بر خطرات جنسیتی تمرکز دارد، اطمینان حاصل میکند که قانون خدمات دیجیتال، همان طور که در این زمینه مورد نظر است عمل میکند.
3. بررسی معافیت از تعهدات برای پلتفرمهای کوچک در مقررات آسیبهای آنلاین تحت قانون خدمات دیجیتال.
اگر اتحادیه اروپا بخواهد به طور مناسب به آسیبهای آنلاین و خشونت جنسیتی رسیدگی کند، استانداردهای آنلاین باید بهطور مساوی به کار گرفته شوند تا به شکلی فعال محیط آنلاینی ایجاد گردد که صرف نظر از مقیاس، چنین آسیبهایی را تاب نیاورد.
4. محدودیت تبلیغات هدفمند در قانون خدمات دیجیتال را گسترش دهید، تا هدفگیری بر اساس جنسیت را نیز شامل شود.
در حالی که تبلیغات هدفمند جنسیتی برای پلتفرمها سودآور و برای تبلیغکنندگان مطلوب است، اما خطرات آسیب رساندن قابل توجهی را به همراه دارد و به همین دلیل هدفگیری باید براساس همان منطقی محدود شود که سایر اشکال هدفیابی مبتنی بر دادههای حساس شخصی تحت قانون خدمات دیجیتال محدود شدهاند.
7.2 – توصیههایی مربوط به پلتفرمها
5. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی باید شیوههای تعدیل محتوا را سختگیرانهتر اجرا کنند و تحریمهای شدیدتری علیه موارد سوء استفاده، آزار و اذیت و نفرت پراکنی بر اساس جنسیت را اعمال کنند.
در حالی که پلتفرمها استانداردهای اجتماعی خاص خود را دارند، که اقدامات توهینآمیز یا مضر علیه سایر کاربران را ممنوع میکند، موارد آزار و اذیت آنلاین و سوء استفاده از زنان و دختران همچنان رایج است و بر مشارکت و رفاه آنان تاثیر میگذارد. این امر نشان میدهد که پلتفرم ها باید نقش قویتری در ایمن نگه داشتن خدمات خود داشته باشند.
6. پلتفرمها باید جزئیات شفافی در مورد خط و مشی و طراحی الگوریتمی و همچنین دسترسی به دادهها برای ارزیابی ماهیت آسیبهای شخصیسازی را در اختیار محققان قرار دهند. این مورد همچنین باید شامل دادههای تبلیغاتی، مانند جزئیات هدفگذاری مبتنی بر جنسیت و محتوای تبلیغات باشد، به طوری که تحقیقات بیشتر میتواند مشخص کند که آیا تبلیغات رسانههای اجتماعی سوگیری جنسیتی را تقویت میکند یا خیر.
درحالی که مقرراتی برای دسترسی به تحقیقات در قانون خدمات دیجیتال وجود دارد، پلتفرمها میتوانند و باید ابتکار عمل خود را برای کار با محققان و فراهم کردن دسترسی به دادههای مفید انجام دهند.
7. سیاستگذاران باید روشهایی را برای تشویق پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای مشارکت با محققان در کشف راه حلهای تکنولوژیکی که رفاه ذهنی را افزایش دهند، تشویق به مشارکت و کاهش خطرات خشونت مبتنی بر جنسیت آنلاین برای زنان و دختران در نظر بگیرند.
در حالی که قانون خدمات دیجیتال بر پیشگیری از آسیب به روش ارزیابی ریسک و پاسخگو نگه داشتن پلتفرمها در قبال آن خطر تمرکز میکند، فضایی برای ابتکارات و سیاستهایی وجود دارد که پلتفرمها را تشویق کرده تا از طریق مشارکت با جامعهی تحقیقاتی نقش فعالتری در حفاظت از سیستمهای خود داشته باشند.
8. ناظران تبلیغات باید تدوین مقررات یا دستورالعملهایی را در نظر بگیرند که به استفاده از هدفگیری جنسیتی و کلیشههای جنسیتی در تبلیغات رسانههای اجتماعی میپردازند. این به تبلیغ کنندگان در تصمیمگیری اخلاقی کمک میکند تا از پیامدهای منفی ناخواسته ناشی از انتخابهایشان جلوگیری کند.
نیاز به مقررات یا راهنمایی بیشتر برای تبلیغ کنندگان آنلاین وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که تبلیغات رسانههای اجتماعی کلیشهها را در محتوای خود تداوم نمیبخشد یا نابرابری را از طریق شیوههای ارائه هدفمند تشدید نمیکند.
7.3 – توصیههایی در ارتباط با به چالش کشیدن زن ستیزی آنلاین
9. کشورهای عضو در ارتباط با محققان، شرکتهای رسانههای اجتماعی و سازمانهای غیردولتی باید کمپینها، مداخلات و سیاستهایی را ایجاد کنند که واژگان مشترکی را تشویق کند، واژگانی که به کاربران رسانههای اجتماعی در شناسایی اعمال خشونت آمیز یا سوء استفادهی جنسیتی کمک کند.
عادی سازی زن ستیزی آنلاین این ایده را تقویت میکند که رفتارهایی که به زنان و دختران آسیب میرساند، رفتارهایی قابل قبول است. همان طور که در فصل 6 بررسی شد، مداخلات میتوانند با ارائه درک مشترک از این که چه اقداماتی باعث آسیب میشوند و بنابراین از نظر اجتماعی غیر قابل قبول و در برخی موارد غیر قانونی هستند، آگاهی از آن چه که آسیب است را فراهم کند.
10. کشورهای عضو در همکاری با محققان، بخشهای آموزشی و سازمانهای آموزشی باید کمپینها، مداخلات و سیاستهایی را ایجاد کنند که سواد رسانههای اجتماعی را از طریق آموزش دادن به زنان و دختران در مورد هنجارهای ناسالم، دستکاری تصویر، و مشوقهای رسانههای اجتماعی تشویق میکند.
برای مبارزه با ماهیت فراگیر مسائل مربوط به سلامت روان مرتبط با بدن که از طریق استفاده از رسانههای اجتماعی مبتنی بر تصویر ناشی میشود، سیاست گذاران باید از طیف وسیعی از ادبیات استفاده شده در سراسر مطالعه استفاده کنند که از استفاده از مداخلاتی حمایت میکند که برخی اقدامات محافظتی را ارائه میدهد. چنین بدعتهایی باید یافتههای بخش 4.2 و فصل 6 را در نظر بگیرند، مانند محتوای تشویقی که شامل شهادت کسانی است که تجربهی دست اولی از موضوعات مورد بحث دارند، مانند افرادی که از اختلالات خوردن بهبود یافتهاند. شهادت این افراد درحالی که نگرشها و رفتارهای سالمتر را ترویج میکنند، احتمالاً متقاعدکنندهتر از متخصصان پزشکی یا تبلیغ محتوای رسانههای اجتماعی است که توجه را به آسیبهای احتمالی برخی هنجارهای اجتماعی (مانند بدن لاغر ایدهآل) جلب میکند.
11. تشویق نوآوریهای تکنولوژیکی و اجتماعی در سطح اتحادیه اروپا برای توسعهی رویکردهای پیشرفته برای به چالش کشیدن هنجارهای جنسیتی و کاهش آسیبهای جنسیتی آنلاین.
یک جریان تحقیق و نوآوری که به طور خاص بر روی رویکردهای نوآورانه در ارتباط با مقابله با آسیبهای آنلاین جنسیتی تمرکز دارد، همکاری در سراسر کشورهای عضو را تشویق کرده و توسعهی بیشتر رویکردهای پیشگامی مانند استفاده از بازیهای ویدئویی، ابزارهای رسانههای اجتماعی، یا شبکههای نظیر آنلاین[1] را تقویت میکند.
12. کشورهای عضو باید برنامه درسی آموزشی خود را بازبینی کنند تا اطمینان حاصل شود که پسران و دختران در زمینهی سواد رسانههای اجتماعی، رضایت دیجیتال و اخلاق دیجیتال، سوء استفاده جنسی مبتنی بر تصویر، خشونت آنلاین مبتنی بر جنسیت و هنجارهای جنسیتی آموزش میبینند.
درحالی که مداخلات فردی موثر نشان داده شده است، مدارس مکان مهمی برای مقابله با نابرابری جنسیتی هستند و برای کشورهای عضو ارزشمند است که بررسیهای فردی خود را در مورد کفایت برنامههای درسی مدارس در آمادهسازی جوانان برای واقعیتهای تعامل آنلاین، تجهیز آنان برای شناسایی آسیبهای آنلاین و پرورش حس مثبت شهروندی دیجیتال انجام دهند.
[1] Online peer networks
[1] Digital Services Act